یک شب آتش در نیستانی فتاد…
دوباره من و امتحانی نو!آنقدر آزمایش پشت آزمایش که می خواهی همه ی هستی و مستی و شور و شعور را بالا بیاوری و گریز بزنی از این زندگی که نامش را گذاشته ای رسیدن به کمال.پرواز،قاصک،آرزو!که برایت جز رهایی نیست !صحبت از درد و غم و نرسیدن نبوده برایم هیچوقت!نه اینکه الکی خوش باشم ها ….نه!دنیا را به بتد ناپایداری گرفته ام و خوشی و نا خوشی هایش را نا مانا.اما صحبت از یک دل شیدا ست و بیقرارو بی تاب و کم حوصله.
پی نوشت 1:
سکوت “سرشار از ناگفته هاست،از حرکات نا کرده،اعتراف به “عشقهایی نهان”و شگفتیهای بر زبان نیامده.در این سکوت حقیقت ما نهفته است.حقیقت تو و من. “مارگوت بیکل”
31 ژانویه 2009 در 5:58 ب.ظ
ممنون بابت ترانه قشنگتون
2 فوریه 2009 در 4:36 ب.ظ
درد عشق؟
سکوت؟
سالهاست همزیستی نامسالمت آمیزی با این دو دارم.
2 فوریه 2009 در 4:43 ب.ظ
راستی دوست خوبم
من خوشبختانه به مدد یک دیش و ریسیور، خودم رو از بند سیمای انحصاری جمهوری اسلامی رها کردم و دنیا رو اونطور که هست و نه اونطور که نظام میخواد جلوه بده می بینم.
من همونقدر که برای جنازه کودکان غزه دلم می گیره و اشکم جاری میشه، روحم آزرده میشه از دیدن جنازه کودکی 2 ساله تو آغوش مادرش توی اسرائیل وقتی یک عرب وحشی با لودر “به هلاکت” رسوندشون خودش بعد از به “هلاکت” رساندن چند “انسان” و “کودک” دیگه در اثر شلیک پلیس اسرائیل به “شهادت” رسید!
سعی کنیم اسیر نگاه انحرافی جمهوری اسلامی نشیم
اینجا ما با دو گروه جنایت کار طرفیم و دو گروه قربانی بی گناه
حماس و اسرائیل از یک طرف، و مردم بی گناه غزه و جنین و تلاویو از طرف دیگر
فرق این دو گروه جنایت فقط در بزرگی و ویرانگری سلاح هاشونه
اسرائیل جنایتکار اسلحه های بزرگتری داره و بیشتر می کشه
حماس جنایتکار اسلحه های کوچک تری داره و متاسفانه نمی تونه اونقدر که دلش رضا میده بکشه
کوچیکیم
21 فوریه 2009 در 6:14 ب.ظ
سولماز دلم برات هزار میلیون تا تنگ شده…..
26 فوریه 2009 در 12:00 ق.ظ
سلام
چقدر ساده و روان مینویسید
خوشحالم که فراموشم نکرده اید و سر میزنید
شاد زی
1 مارس 2009 در 10:38 ب.ظ
انگاري پاياني نيست اين امتحان را!!!
28 جولای 2009 در 7:04 ق.ظ
va engar har che bogzarim az in dalan sard o taeke zandagi hich etefaghe tazee nakhahad oftad shayad faghat az khod khateree savaye dost dashtan bemanad………
8 دسامبر 2010 در 7:54 ب.ظ
سلام
خیلی خیلی مطالبت قشنگن
اگه شرح یک شب آتش در نیستانی را داشتی برام ایمیل می کنی خوشحال می شم