جز تو برای هیچکس در قلب من ،جا نیست….
هنوز قلب یک هیجان متوسط
(با اینکه دیگر میدانم تو خالی است)
مرا به سوی خودش میکشد
همین، ثابت میکند که زندهام.»
1:
اکنون چنان از “aشاعرانگی ها” پُرم
که چیزی برای گفتن ندارم،
بی قراری روح مرا شاید،
درمان دیگری باید……
3 آگوست 2011 در 9:10 ب.ظ
سلام سولماز جان خوبی؟ مامان خوبه؟
7 آگوست 2011 در 9:23 ب.ظ
سلام به سولماز عزیز. عباداتت قبول. خیلی اتفاقی وقتی دنبال یه شعر می گشتم خدا منو آورد به مهمونی سایت تو گل مهربون. دلتنگیم با خوندن ابیاتت کمی آروم شد.
7 سپتامبر 2011 در 2:58 ب.ظ
منتظرتم
26 سپتامبر 2011 در 2:24 ب.ظ
اشعار زیبایی بودند
و ضمنا
به پاس مطالب زیبای شما
با افتخار در لیست زنجانلی لینک شدید
برای تکمیل زنجانلی نیازمند سلایق ظریف شما هستیم
21 اکتبر 2011 در 7:17 ب.ظ
salam Solmaz joon khobi?
mesle hamishe sheerhaye ziba