باز باران،با ترانه..

سلام .

ممنونم از همه ی دوستانی که می خوانندم و ابراز محبت می کنند.دعا می کنم استحقاق این همه مهربانی را داشته باشم.تاخیر در نوشتن این بود که می خواستم غزل جدید بگذارم در خلوت همین تابستانه،منتهی  هم طبع کمترین همراهی نکرد و هم دریا همسر یکی از دوستانم را به کام موجهای سهمگینش کشید و با خودش برد .آنجا که نمی دانم بیقراریهایش آرام می شود یا نه!فعلا غزلی قدیمی  پیشکش به شما تا به گاه ان روز که شکیبایی با ماهمیار باشد.

آرام می شود دل من در کنار تو

برگرد ای همیشه دلم بیقرار تو!

من با هزار ابر گرفته،نشسته ام

تا بغض من شکسته شود در جوار تو

من ،فاصله، زبان دعا، آه! آینه…!

می افتم از نگاه تر انتظار تو

“تو با تمام قافیه ها ممکنی عزیز!

ای شعرهای من همگی یادگار تو….

تا بشكند سكوت شبم در سپیده دم

می چرخم ای ستاره من،در مدار تو

پی نوشت 1:

روزهای خوب تابستان هم تمام می شوند. روزهای شلوغ و کشدار آفتابی ،نزدیک می شوم به ماه مهر و بوی پاییز و فصل دوست داشتنی ام.اگر مادر رضایت بدهد می خواهم روی رنگ صورتی اتاقم،رنگ نارنجی بزنم ،با طرحی از برگ ریزان.اختیارم را دارد.می گوید آبی هم که رنگ مورد علاقه ات است آبی بزن.افتاده ام روی دنده ی لج !که یک کلام نارنجی اخرایی!

پی نوشت 2:

چقدر غصه ام می شود با این آهنگ!

دریا…اولین عشق مرا بردی

دنیا..دم به دم مرا تو آزردی…

دریا…سرنوشتم را به یاد آور….

تابستانتان به برکت عشقهایی مانا لبریز از شور و طراوات باد.

10 دیدگاه برای “باز باران،با ترانه..”

  1. دریاترین گفته:

    سبز باشی و شکوفا به برکت عشق!

  2. mari گفته:

    naranji range morede alagheye mane na ba barge khazani
    baraye dustat doa mikonam va moteasefam..
    ruye mahe to va madarat ra mibusam

  3. سلاله گفته:

    سلام
    من رنگ صورتی رو دوست دارم. اما فکر کنم دیوارهای اتاق یک زمینه زرد با برگهای نارنجی پاییزی خیلی قشنگ بشه. مخصوصا که اگه برگهای درخت چنار باشه!

  4. ماهور گفته:

    سولماز عزیزم غزل زیبایت را خواندم و مثل همیشه از شعرهایت لذت بردم
    به نظر من رنگ نارنجی اخرایی خیلی خوب به اتاقت میاید چرا که رنگ اتاق من هم نارنجی است و خیلی خوب پاییز را می فهمم …..
    به مادر سلام برسان می بوسمت

  5. فرشته گفته:

    سولماز عزیز، ممنون از نظر لطفت. شعرهایت همیشه زیبا و خواندنیست. اگر نطری برایت نمی‌نویسم، بخاطر آنست که نمی‌دانم در برابر اشعار زیبایت چه بگویم؟! راستی نارنجی و برگهای پاییزی ایده جالب و قشنگیست.

    از من به دوستت تسلیت بگو و آرزوی صبر دارم برایش، گرچه به حرف آسان‌تر است. امیدوارم به زودی دلتان آرام گیرد.

  6. امید گفته:

    سلام
    سومین جمع خوانی دوست کاغذی.

    “یک عاشقانه آرام”

    اگه شیفته ی کتابی
    و وقت کتاب خوندن داری
    و نقد کردن
    و حرف زدن
    و بحث کردن
    بیا .

  7. lalehashck گفته:

    narenji rang emanam hast ama nemidonam cher aaz paiez khosham nemidad. boye gham mide az gham dige faraiam. khli gham didam o ranj bordam dige nemikham ghamgin besham. bara hamin ta miam to vebloget in ahang ro ghat mikonam chera hamash donbale ghose bereim donable shadi nabashim?
    fadat marayam

  8. solitario گفته:

    man eghtesad va modiriate sanaye mikhunam
    vala sakhtee enja tu 2 kalame begam enja chejurieee
    khubee , bade
    dar majmu vali bad nist

    age eshtebah nakonam karet da rabete seda va simast!!
    ahlee sinema ham hasti!!!
    en id man hast khoshhal misham ye sohbati konim
    mas00d_kh

  9. حسین گفته:

    سلام.
    خسته نباشی. از شعر خیلی خوشم اومد. البته چند تا نکته ریز داشت که بهت میگم.
    خیلی مایلم با شما آشنا بشم.
    به وبلاگ بنده سر بزنید.
    اینم شمارمه (09163465845) صلاح دونستید با هم در ارتباط باشیم.

    التماس دعا
    یا حق

  10. يگانه گفته:

    ای غربت صداقت
    من بودنم را در همان نگاه اول و همان سلام اول متوقف کرده ام
    آخر تمام بودنت میان یک سلام و خداحافظ جای گرفته است
    پس من به همان سلام بسنده می کنم
    تا هیچ گاه پایانی در کار نباشد
    نجوایم کن مهربان.بارانی ترین سلامم که بوی صفا وزلالی می دهد نثارتتان .وبلاگ دلنشینی داری .خوشحال میشوم با تبادل لینگ همکاری بهتری حاصل شود تا تجربه های خرد وکلان خودرا دربستر زندگی واشنایی های مجازی بربگیریم .ارزوهاتون سبز باد .

دیدگاهی بنویسید